اولین سالی که معلم شدم (قسمت هفتم) یک پایان تلخ! بهار فرحناک با زیبایی هرچه تمامتر فرمانروایی می کرد! گل های کُما باز شده و جلوه ی خاصی به منطقه بخشیده بود! روزها طولانی تر شده و فرصت گشت و گذار و دید و بازدید همکاران بیشتر شده بود تا جایی که همکارم علی اکبر محمدی هم از کلاته برق به همراه آقایان: پهلوانی، صادقی و امیری میهمانم شدند و یک شب نیز آقایان: مویّد، نظامی و طاهری از خنجری و فتح آباد به همراه آقایان: دلشاد و علیزاده به دیدارم آمدند. این شما و این هم مملکت ...
بازاریابی شبکه ای یا نتورک مارکتینگ
نیم نگاهی به تجارت الکترونیک
آقایان ,یک ,اولین ,سالی ,معلم ,تلخ ,پایان تلخ ,یک پایان ,به همراه ,همراه آقایان ,شده و
درباره این سایت